(اُنظر) الميزان في تفسير القرآن : ۱۴ / ۲۴۷ كلام في معنى حدوث الكلام و قِدَمِه في فصول.

۲۶۱۱

مُريدٌ

الكتاب :

إنَّما أمْرُهُ إذا أرادَ شَيْئا أنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ».۱

الحديث :

۱۲۶۳۱.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :يَقولُ و لا يَلفِظُ... و يُريدُ و لا يُضمِرُ.۲

۱۲۶۳۲.عنه عليه السلام :مُريدٌ لا بِهِمَّةٍ. صانِعٌ لا بِجارِحَةٍ.۳

۱۲۶۳۳.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :إنَّ الإرادَةَ مِنَ العِبادِ الضَّميرُ و ما يَبدو بَعدَ ذلكَ مِنَ الفِعلِ. و أمّا مِنَ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ فالإرادَةُ لِلفِعلِ إحداثُهُ. إنَّما يَقولُ لَهُ : «كُنْ» فيَكونُ بِلا تَعَبٍ و لا كَيفَ.۴

۲۶۱۱

خدا خواهنده است

قرآن:

«كار خدا چنين است كه هرگاه چيزى بخواهد به او مى گويد: باش، پس موجود مى شود».

حديث:

۱۲۶۳۱.امام على عليه السلام :[خداوند] سخن مى گويد، اما نه با تلفظ كردن... و مى خواهد، اما خواست او با انديشه و تدبّر درونى همراه نيست.

۱۲۶۳۲.امام على عليه السلام :اراده كننده است، اما نه با عزم و تصميم [قبلى]، سازنده است، اما نه به واسطه اندامى.

۱۲۶۳۳.امام صادق عليه السلام :اراده و خواست بندگان، آهنگ درونى آنها و كردارى است كه در پى آن از آنان سر مى زند. اما اراده و خواست خداوند عزّ و جلّ نسبت به يك كار، همان پديد آوردن آن است. به آن مى گويد: «هست شو» پس هست مى شود، بى آن كه در اين راه متحمل رنجى و پذيراى چگونگى و كيفيتى شود.


1.يس : ۸۲.

2.نهج البلاغة : الخطبة ۱۸۶.

3.نهج البلاغة : الخطبة ۱۷۹.

4.بحار الأنوار : ۳/۱۹۶.